روز دهم (روز عيد قربان)
 

روز عيد قربان از اعياد مهمّ اسلامى است. اين روز يادآور اخلاص و بندگى حضرت ابراهيم(عليه السلام)در برابر پروردگار خويش است، آن جا كه فرمان حق براى ذبح اسماعيل صادر شد، و ابراهيم آن بنده فرمانبردار خداوند آماده اجراى اين فرمان شد و اسماعيل را به قربانگاه برد و كارد بر حلقومش نهاد، ولى ندايى رسيد كه اى ابراهيم از عهده اين آزمون الهى برآمدى! دست نگهدار كه فرمانبردارى خويش را به درستى اثبات كرده اى.
جبرئيل همراه با «قوچى» فرود آمد و ابراهيم آن را قربانى كرد، و سنّت قربانى در منا از آن روز برقرار شد، اين روز، روز عيد و خوشحالى و سرور است. زيرا علاوه بر اين كه بنده اى مخلص از آزمونى دشوار، سربلند بيرون آمد و بندگى خويش را در پيشگاه خداى بزرگ ثابت كرد، گروه عظيمى از بندگان مخلص خدا به او تأسّى جسته، به زيارت خانه خدا مى شتابند و مراسم منا و از جمله، قربانى را انجام مى دهند.

روز عيد قربان از اعياد مهمّ اسلامى است. اين روز يادآور اخلاص و بندگى حضرت ابراهيم(عليه السلام)در برابر پروردگار خويش است، آن جا كه فرمان حق براى ذبح اسماعيل صادر شد، و ابراهيم آن بنده فرمانبردار خداوند آماده اجراى اين فرمان شد و اسماعيل را به قربانگاه برد و كارد بر حلقومش نهاد، ولى ندايى رسيد كه اى ابراهيم از عهده اين آزمون الهى برآمدى! دست نگهدار كه فرمانبردارى خويش را به درستى اثبات كرده اى.
جبرئيل همراه با «قوچى» فرود آمد و ابراهيم آن را قربانى كرد، و سنّت قربانى در منا از آن روز برقرار شد، اين روز، روز عيد و خوشحالى و سرور است. زيرا علاوه بر اين كه بنده اى مخلص از آزمونى دشوار، سربلند بيرون آمد و بندگى خويش را در پيشگاه خداى بزرگ ثابت كرد، گروه عظيمى از بندگان مخلص خدا به او تأسّى جسته، به زيارت خانه خدا مى شتابند و مراسم منا و از جمله، قربانى را انجام مى دهند.

اعمال روز عيد قربان:
براى عيد قربان اعمالى چند نقل شده است:
1ـ غسل كردن است كه به گفته مرحوم «علاّمه مجلسى»، غسل در آن روز سنّت مؤكّد است تا آن جا كه بعضى از علما آن را واجب دانسته اند.(1)
2ـ نماز عيد قربان است و نحوه انجام آن، به همان كيفيّتى است كه در نماز عيد فطر گفته شد، و نماز عيد قربان در زمان غيبت امام(عليه السلام)مطابق مشهور فقهاى عظام، سنّت مؤكّد است.(2) (خواه به صورت جماعت خوانده شود يا فرادى).
3ـ مستحب است دعاهايى را كه پيش از نماز عيد و قبل از آن وارد شده است بخواند. به فرموده مرحوم «علاّمه مجلسى»، بهترين دعاها،دعاى چهل و هشتم «صحيفه كامله سجّاديه» است كه اوّلش اين است: أللّهُمَّ هذا يَومٌ مُبارَك و اگر دعاى چهل و ششم را نيز بخواند بهتر است.(3)
4ـ خواندن دعاى ندبه در اين روز و ساير اعياد مستحبّ است.(4)
5ـ قربانى كردن در اين روز براى همه مستحبّ مؤكّد است و بسيار سفارش شده است، تا آن جا كه برخى از علما آن را بر كسانى كه توانايى دارند واجب دانسته اند و مستحب است بعد از نماز عيد، كمى از گوشت آن بخورد.(5)
و نيز مستحبّ است هنگام قربانى اين دعا را كه از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است بخواند: 

وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذى فَطَرَ السَّمواتِ وَ الاَْرْضَ، حَنيفاً مُسْلِماً وَ ما أنَا

من روى خود را به سوى كسى كردم كه آسمان ها و زمين را آفريده; من در ايمان خود خالصم و

مِنَ الْمُشْرِكينَ، إنَّ صَلاتى وَ نُسُكى وَ مَحْياىَ وَ مَماتى لِلّهِ رَبِّ

از مشركان نيستم. نماز و قربانى و زندگى و مرگم براى خداوندى است كه پروردگار

الْعالَمينَ، لا شَريكَ لَهُ، وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمينَ. اَللّهُمَّ مِنْكَ

جهانيان است. شريكى براى او نيست. من به اين برنامه مأمور شدم و از مسلمانانم. خدايا از تو و

وَلَكَ، بِسْمِ اللّهِ وَاللّهُ اَكْبَرُ. اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّى.(6)

براى توست. به نام خدا و خداوند بزرگتر است. خدايا از من قبول فرما.

(البتّه اگر به نيّت چند نفر قربانىِ مستحب انجام شود، بگويد: اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّا)
بسيار مناسب است افراد توانگر، در اين روز قربانى نمايند و اكثر آن را به فقرا و نيازمندان انفاق كنند و به همسايگان و آشنايان نيز بدهند.
در روايتى است كه امام صادق(عليه السلام) فرمود: امام على بن الحسين و امام باقر(عليهم السلام) گوشت قربانى را سه قسمت مى كردند; يك قسمت آن را به همسايگان مى دادند و يك قسمت آن را به نيازمندان و قسمت سوم را براى اهل خانه نگه مى داشتند.(7)
6ـ تكبيرات مشهور زير را بگويد; براى كسانى كه در اين ايّام توفيق حضور در مراسم حج و صحراى «منى» را دارند، بعد از پانزده نماز اين تكبيرها را مى خوانند; از نماز ظهر روز عيد، شروع كرده تا نماز صبح روز سيزدهم; ولى كسانى كه در آن جا نيستند، بعد از ده نماز آنها را مى خوانند، از نماز ظهر روز عيد آغاز نموده، تا نماز صبح روز دوازدهم، و آن تكبيرها مطابق روايت كتاب شريف «كافى» چنين است:

اَللهُ اَكْبَرُ، اَللهُ اَكْبَرُ، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَ اللهُ اَكْبَرُ، اَللهُ اَكْبَرُ، و للهِِ الْحَمْدُ، اَللهُ اَكْبَرُ عَلى

خدا بزرگتر از توصيف است معبودى جز خدا نيست و خدا بزرگتر است و ستايش خاص خداست خدا بزرگتر است بر آنچه

ما هَدانا; اَللهُ اَكْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهيمَةِ الاَْنعامِ; وَ الْحَمْدُ لِلّهِ عَلى ما أبْلانا.(8)

ما را راهنمايى كرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزيمان كرد از چهار پايان انعام (شتر و گاو و گوسفند) و ستايش خاصّ خداست براى آن كه آزمود ما را.

حدّاقل اين تكبيرها را بعد از نماز در اين ايّام، يكبار بگويد ولى اگر تكرار نمايد، بهتر است، و حتّى اگر بعد از نوافل نيز بگويد خوب است.(9)

--------------------------------------------------------------------------------

1. زادالمعاد، صفحه 319.
2. همان مدرك.
3. همان مدرك.
4. همان مدرك، صفحه 320.
5. همان مدرك.
6. زاد المعاد، صفحه 321 .
7. اقبال، صفحه 451.
8. كافى، جلد 4، صفحه 517، حديث 4.
9. زادالمعاد، صفحه 323.

 

روز عيد غدير (روز هيجدهم)
 
فضيلت اين روز:
روز هيجدهم ذى الحجّه، يادآور روز مهمّى در تاريخ است. روزى است كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) پس از انجام حج در سال دهم هجرى به هنگام مراجعت به مدينه، مردم را در وادى «غدير» جمع كرد و فرمان خدا يعنى نصب على(عليه السلام) به امامت و ولايت بر امّت را به آنان ابلاغ كرد. و آن جا بود كه آيه (اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُم، وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى، وَ رَضيتُ لَكُمُ الاْسْلامَ دِيناً)(1) نازل شد. و خداوند با برگزيدن على(عليه السلام) به امامت امّت، دين اسلام را كامل گردانيد و دشمنان را نااميد و مأيوس ساخت. اين روز را بايد به حق از عظيم ترين اعياد ناميد، همان گونه كه در روايات بر اهمّيّت فراوان اين روز و برترى آن بر ساير اعياد تأكيد شده است.

فضيلت اين روز:
روز هيجدهم ذى الحجّه، يادآور روز مهمّى در تاريخ است. روزى است كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) پس از انجام حج در سال دهم هجرى به هنگام مراجعت به مدينه، مردم را در وادى «غدير» جمع كرد و فرمان خدا يعنى نصب على(عليه السلام) به امامت و ولايت بر امّت را به آنان ابلاغ كرد. و آن جا بود كه آيه (اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُم، وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى، وَ رَضيتُ لَكُمُ الاْسْلامَ دِيناً)(1) نازل شد. و خداوند با برگزيدن على(عليه السلام) به امامت امّت، دين اسلام را كامل گردانيد و دشمنان را نااميد و مأيوس ساخت. اين روز را بايد به حق از عظيم ترين اعياد ناميد، همان گونه كه در روايات بر اهمّيّت فراوان اين روز و برترى آن بر ساير اعياد تأكيد شده است.
در روايتى از امام رضا(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «روز قيامت، چهار روز را كه زينت بسته اند به نزد عرش الهى آورند: روز عيد اضحى (قربان) روز عيد فطر، روز جمعه و روز عيد غدير. ولى در آن ميان، روز عيد غدير، از نظر زيبايى، مانند ماه است ميان ستارگان».(2)
در همان روايت، از اين روز، به عنوان «عيد اكبر» ياد شده است; روزى كه گناهان شيعيان (توبه كار) امير مؤمنان(عليه السلام) بخشيده مى شود و اين روز، روز شادى و سرور است، روزى است كه در آن تبسّم بر چهره مؤمنان نقش مى بندد.(3)
در روايت ديگرى آمده است كه از امام صادق(عليه السلام) پرسيدند: آيا براى مسلمانان غير از عيد فطر و عيد اضحى (قربان) عيد ديگرى نيز وجود دارد؟ فرمود: آرى. عيدى كه از آن دو روز، باعظمت تر و شريفتر است، و آن روزى است كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)، على(عليه السلام) را براى امامت امّت نصب فرمود و در روايت ديگر فرمود: آن روز هيجدهم ذى الحجّه است.(4)
بهر حال، شايسته است در اين روز مسلمانان با تشكيل مجالس جشن و سرور و مديحه سرايى و سخنرانى درباره روز عيد غدير و مسأله امامت امّت و مناقب و فضايل امير مؤمنان(عليه السلام)، آن را گرامى بدارند و فرزندان و جوانان و نوجوانان خود را با مسأله ولايت امير مؤمنان على(عليه السلام) و منابع آن از كتاب و سنّت و تاريخ آشناتر سازند.

اعمال روز عيد غدير:
براى اين روز اعمال متعدّدى روايت شده است:
1ـ روزه گرفتن است كه در روايتى از امام صادق(عليه السلام) روزه در چنين روزى برابر روزه شصت ماه شمرده شده! و در روايتى روزه روز غدير خم كفّاره شصت سال است.(5)
2ـ مرحوم «شيخ كفعمى» در «بلدالامين» غسل اين روز را مستحب دانسته است.(6)
3ـ احسان و نيكى به برادران مؤمن.
در روايتى از امام صادق(عليه السلام) آمده است كه فرمود: اين روز، روز عبادت است و روز اطعام و نيكى كردن و احسان به برادران دينى است.(7)
در روايت ديگرى امام رضا(عليه السلام) فرمود: كسى كه در اين روز، به خانواده و برادران مؤمن خود، توسعه در رزق و بخششها و انفاق ها دهد خداوند روزى او را زياد مى گرداند.(8)
4ـ زيارت امير مؤمنان على(عليه السلام) در اين روز بسيار بافضيلت است.
در روايتى از ابن ابى نصر (يكى از ياران برجسته امام رضا(عليه السلام)) نقل شده است كه حضرت به وى فرمود: هرجا كه هستى سعى كن در روز عيد غدير، خود را به كنار قبر مطهّر اميرمؤمنان(عليه السلام)
برسانى، چراكه در اين روز خداوند گناهان بسيارى از مردان و زنان مسلمان را مى بخشد و دو برابر كسانى كه خداوند آنها را در ماه رمضان و شب قدر و شب عيد فطر از دوزخ آزاد مى كند، در چنين روزى از آتش جهنّم رهايى مى دهد!(9)
براى امير مؤمنان(عليه السلام) در اين روز زيارت هايى نقل شده است كه معروفترين آن، زيارت معروف «امين الله» است كه در بخش زيارات (صفحه 260) گذشت و مى توان آن را از نزديك و يا از راه دور، خطاب به اميرمؤمنان(عليه السلام) خواند و همچنين زيارت مخصوصه اميرمؤمنان در روز عيد غدير كه در صفحه 280 گذشت.
5ـ امام رضا(عليه السلام) فرمود: در چنين روزى كه روز عيد و تبريك گفتن به يكديگر است، مناسب است مؤمنان وقتى به يكديگر مى رسند اين جملات را بگويند: 

اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّكينَ بِوِلايَةِ اَميرِالْمُؤْمِنينَ وَالاَْئِمَّةِ

ستايش خاص خدايى است كه قرار داد ما را از تمسك جويان به ولايت اميرمؤمنان و ساير امامان

عَلَيْهِمُ السَّلامُ.(10)

عليهم السلام.

6ـ در چنين روزى وقتى برادر مؤمنت را ملاقات كردى بگو:

اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى اَكْرَمَنا بِهذَا الْيَوْمِ، وَجَعَلَنا مِنَ الْمُؤْمِنينَ، وَجَعَلَنا مِنَ

ستايش خاص خدايى است كه گرامى داشت ما را به اين روز و قرارمان داد از ايمان آورندگان و قرارمان داد از

الْمُوفينَ بِعَهْدِهِ اِلَيْنا، وَميثاقِهِ الَّذى واثَقَنا بِهِ، مِنْ وِلايَةِ وُلاةِ اَمْرِهِ،

وفاكنندگان به عهدى كه با ما كرده بود و پيمانى كه با ما بسته بود از ولايت سرپرستان امر دين او

وَالْقُوّامِ بِقِسْطِهِ، وَلَمْ يَجْعَلْنا مِنَ الْجاحِدينَ وَالْمُكَذِّبينَ بِيَوْمِ الدّينِ.(11)

و برپادارندگان عدلش و قرارمان نداد از منكران و تكذيب كنندگان روز جزا.

7ـ دعاى ندبه را در اين روز بخواند(12)، كه در بخش دعاهاى معروف (صفحه 189) گذشت.
8ـ مرحوم «سيّد بن طاووس» به سند صحيح از امام صادق(عليه السلام) نقل مى كند كه در روز غدير، دو ركعت نماز بخوان، پس از نماز به سجده برو و صد مرتبه خدا را شكر كن (مثلاً بگو: شكراً لِلّه) و سر از سجده بردار و اين دعا را بخوان:

اَللّـهُمَّ اِنِّى اَسْئَلُكَ بِاَنَّ لَكَ الْحَمْدَ، وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ، وَاَنَّكَ واحِدٌ اَحَدٌ

خدايا از تو درخواست كنم بدان كه از براى توست ستايش يگانه اى كه شريك ندارى و تويى يكتاى يگانه اى

صَمَدٌ، لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ، وَلَمْ يَكُنْ لَكَ كُفُواً اَحَدٌ، وَاَنَّ مُحَمّداً عَبْدُكَ

بى نياز كه فرزندى ندارى و فرزند كسى نيستى و نيست برايت همتايى هيچ كس و براستى محمّد بنده

وَرَسُولُكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ، يا مَنْ هُوَ كُلَّ يَوْم فى شَاْن، كَما كانَ مِنْ

و رسول توست درودهاى تو بر او و آلش باد اى كه هر روز دركارى هستى چنانچه از

شَاْنِكَ اَنْ تَفَضَّلْتَ عَلَىَّ، بِاَنْ جَعَلْتَنى مِنْ اَهْلِ اِجابَتِكَ، وَاَهْلِ دِينِكَ

شأن تو بود كه بر من تفضل فرمودى به اين كه مرا از اهل اجابتت و از اهل دينت

وَاَهْلِ دَعْوَتِكَ، وَوَفَّقْتَنى لِذلِكَ فى مُبْتَدَءِ خَلْقى، تَفَضُّلاً مِنْكَ وَكَرَماً

و اهل دعوتت قرار دادى و موفقم داشتى بدان در آغاز آفرينشم از روى تفضل و كرم

وَجُوداً، ثُمَّ اَرْدَفْتَ الْفَضْلَ فَضْلاً، وَالْجُودَ جُوداً، وَالْكَرَمَ كَرَماً، رَاْفَةً

و بخششت سپس دنبال آوردى اين فضل را به فضلى دگر و اين بخشش را به بخششى دگر و اين كرم را به كرمى دگر كه آن هم

مِنْكَ وَرَحْمَةً، اِلى اَنْ جَدَّدْتَ ذلِكَ الْعَهْدَ لى تَجْديداً بَعْدَ تَجديدِكَ

از روى مهر و رحمتت بود تا بدان جا كه تازه كردى اين عهد را برايم از نو پس از تجديد

خَلْقى، وَكُنْتُ نَسْياً مَنْسِيّاً ناسِياً ساهِياً غافِلاً، فَاَتْمَمْتَ نِعْمَتَكَ بِاَنْ

آفرينشم در صورتى كه من در فراموشى بودم و فراموشكارى و بى خبرىو غفلت پس تو نعمتت را بر من تمام كردى به اين كه آن را به

ذَكَّرْتَنى ذلِكَ، وَمَنَنْتَ بِهِ عَلَىَّ، وَهَدَيْتَنى لَهُ، فَلْيَكُنْ مِنْ شَاْنِكَ يا اِلهى

يادم انداختى و بدان بر من منّت نهادى و بر آن راهنماييم كردى پس همچنان بايد از شأن تو باشد اى معبود

وَسَيِّدى وَمَولاىَ اَنْ تُتِمَّ لى ذلِكَ، وَلاتَسْلُبَنيهِ حَتّى تَتَوَفّانى عَلى ذلِكَ،

و آقا و مولاى من كه تمام كنى برايم آن نعمت را و از من سلب نفرمايى آن را تا هنگامى كه بميرانيم بر آن

وَاَنتَ عَنّى راض، فَاِنَّكَ اَحَقُّ الْمُنعِمينَ اَنْ تُتِمَّ نِعمَتَكَ عَلَىَّ، اَللّـهُمَّ

در حالى كه تو از من خشنود باشى كه براستى تو سزاوارترين نعمت بخشانى كه نعمتت را بر من به پايان رسانى خدايا

سَمِعْنا وَاَطَعْنا وَاَجَبْنا داعِيَكَ بِمَنِّكَ، فَلَكَ الْحَمْدُ غُفْرانَكَ رَبَّنا وَاِلَيْكَ

شنيديم و پيروى كرديم و خواننده ات را اجابت كرديم به لطف تو پس از آن توست حمد و آمرزشت را خواهانيم پروردگارا و به سوى توست

الْمَصيرُ، امَنّا بِاللهِ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وَبِرَسُولِهِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ

بازگشت ايمان داريم به خداى يگانه اى كه شريك ندارد و به رسولش محمّد صلى اللّه عليه و

وَآلِهِ،وَصَدَّقْنا وَاَجَبْنا داعِىَ اللهِ،وَاتَّبَعْنَاالرَّسُولَ فى مُوالاةِ مَوْلينا وَمَوْلَى

آله و تصديق كرديم و اجابت كرديم داعى خدا را و پيروى كرديم از رسول (او) در مورد دوستى و اطاعت مولايمان و مولاى

الْمُؤْمِنينَ، اَميرِالْمُؤْمِنينَ عَلِىِّ بْنِ اَبيطالِب، عَبْدِاللهِ وَاَخى رَسُولِهِ،

مؤمنان امير مؤمنان على بن ابى طالب بنده خدا و برادر رسول او

وَالصِّدِّيقِ الاَْكْبَرِ، وَالْحُجَّةِ عَلى بَرِيَّتِهِ، اَلمُؤَيِّدِ بِهِ نَبِيَّهُ وَدينَهُ الْحَقَّ

و صديق اكبر و حجت او بر آفريدگانش آن كه خداوند پيامبرش و دين حق

الْمُبينَ، عَلَماً لِدينِ اللهِ، وَخازِناً لِعِلْمِهِ، وَعَيْبَةَ غَيْبِ اللهِ، وَمَوْضِعَ سِرِّ اللهِ،

آشكارش را بوسيله او تاييد كرد نشانه و پرچم دين خدا و خزينه دار دانش او و گنجينه غيب خدا و جايگاه راز خدا

وَاَمينَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ، وَشاهِدَهُ فى بَرِيَّتِهِ، اَللّـهُمَّ رَبَّنا اِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً

و امين خدا بر خلق او و گواه او در آفريدگانش خدايا اى پروردگار ما ما شنيديم منادى

يُنادى لِلاْيمانِ، اَنْ امِنُوا بِرَبِّكُمْ فَـامَنّا، رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا، وَكَفِّرْ عَنّا

را كه ندا مى كرد براى ايمان (و مى گفت) ايمان آوريد به پروردگارتان پروردگارا ما هم ايمان آورديم پس بيامرز گناهانمان را و بديهامان

سَيِّئاتِنا، وَتَوَفَّنا مَعَ الاَْبْرارِ، رَبَّنا وَ اتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ، وَلا

را پوشيده دار و ما را با نيكان بميران پروردگارا عطا كن به ما چيزى را كه بوسيله فرستادگانت به ما وعده دادى و

تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيمَةِ، اِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ، فَاِنّا يا رَبَّنا بِمَنِّكَ وَلُطْفِكَ اَجَبْنا

در روز رستاخيز رسوايمان مكن كه براستى تو خلف وعده نمى كنى، پس ما اى پروردگار به احسان و لطف تو اجابت كرديم

داعِيَكَ، وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ وَصَدَّقْناهُ، وَصَدَّقْنا مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ، وَكَفَرْنا

داعى تو را و پيروى كرديم از رسول تو و تصديقش كرديم و نيز تصديق كرديم مولاى مؤمنان را و كافر شديم

بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ، فَوَلِّنا ما تَوَلَّيْنا، وَاحْشُرْنا مَعَ اَئِمَّتِنا، فَاِنّا بِهِمْ

به جبت و طاغوت (غاصبان حقوق آن حضرت) پس والى ما گردان آن را كه ما به ولايت برگزيديم و با امامانمان محشورمان كن كه براستى ما بديشان

مُؤْمِنُونَ مُوقِنُونَ، وَلَهُمْ مُسَلِّمُونَ، امَنّا بِسِرِّهِمْ وَعَلانِيَتِهِمْ، وَشاهِدِهِمْ

ايمان و اعتقاد داريم و تسليم آنانيم ايمان داريم بر نهانشان و آشكارشان و حاضرشان

وَغائِبِهِمْ، وَحَيِّهِمْ وَمَيِّتِهِمْ، وَرَضينا بِهِمْ اَئِمَّةً وَقادَةً وَسادَةً، وَ حَسْبُنا بِهِمْ

و غايبشان و زنده شان و مرده شان و خشنوديم به امامتشان و آقاييشان و همانها ما را در

بَيْنَنا وَبَيْنَ اللهِ دُونَ خَلْقِهِ، لا نَبْتَغى بِهِمْ بَدَلاً، وَلا نَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِمْ وَليجَةً،

مابين خود و خدا از ساير خلق كافى هستند نجوييم بجاى ايشان بدلى ونگيريم جز ايشان همدمى (يا معتمدى)

وَبَرِئْنا اِلَى اللهِ مِنْ كُلِّ مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباً مِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنَ الاَْوَّلينَ

و بيزارى جوييم به درگاه خدا از هر كه برپا كند در برابرشان جنگى از جن و انس از اوّلين

وَالاْخِرينَ، وَ كَفَرْنا بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَالأَوْثانِ الأَرْبَعَةِ، وَاَشْياعِهِمْ

و آخرين و كافر شديم به جبت و طاغوت و بتهاى چهارگانه و دنبال روندگان

وَاَتْباعِهِمْ، وَكُلِّ مَنْ والاهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ، مِنْ اَوَّلِ الدَّهرِ اِلى آخِرِهِ،

و پيروانشان و هر كه دوستشان دارد از جن و انس از آغاز روزگار تا پايان آن

اَللّـهُمَّ اِنّا نُشْهِدُكَ اَنـّا نَدينُ بِما دانَ بِهِ مُحَمَّدٌ وَ الُ مُحَمَّد، صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ

خدايا تو را گواه مى گيريم كه ما متدين هستيم بدانچه متدين شد بدان محمّد و آل محمّد درود خدا بر او

وَعَلَيْهِمْ، وَقَوْلُنا ما قالُوا، وَدينُنا ما دانُوا بِهِ، ما قالُوا بِهِ قُلْنا، وَما دانُوا بِهِ

و برايشان باد و گفتار ما همان است كه آنها گفتند و دين ما همان است كه آنها متدين بدان بودند هرچه را آنان گفتند ما هم گفتيم و هرچه را آنان متدين شدند

دِنّا، وَما اَنْكَرُوا اَنْكَرْنا، وَمَنْ والَوْا والَيْنا، وَمَنْ عادَوْا عادَيْنا، وَمَنْ لَعَنُوا

ما هم شديم و هرچه را انكار كردند ما انكار كرديم و هركه را دوست داشتند دوست داريم و هر كه را دشمن دارند دشمن داريم و هر كه را لعن كردند

لَعَنّا، وَمَنْ تَبَرَّؤُا مِنْهُ تَبَرَّاْنا مِنْهُ، وَمَنْ تَرَحَّمُوا عَلَيْهِ تَرَحَّمْنا عَلَيْهِ، آمَنّا وَ

لعن كنيم و از هر كه بيزارى جستند بيزارى جوئيم و بر هر كه ترحم كردند ترحم كنيم ايمان آورديم

سَلَّمْنا، وَ رَضينا وَ اتَّبَعْنا مَوالِيَنا صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِمْ، اَللّـهُمَّ فَتَمِّمْ لَنا ذلِكَ

و تسليم و خشنود گشتيم و پيروى كرديم از سرورانمان درودهاى خدا بر ايشان باد خدايا پس تو آن را براى ما تكميل كن

وَلاتَسْلُبْناهُ، وَ اجْعَلْهُ مُسْتَقِرّاً ثابِتاً عِنْدَنا، وَلا تَجْعَلْهُ مُسْتَعاراً، وَاَحْيِنا

و از ما سلب مفرما و آن را پايگاهى ثابت در پيش ما قرار ده وپايگاه عاريت و موقتش قرار مده و زنده مان

ما اَحْيَيْتَنا عَلَيْهِ، وَاَمِتْنا اِذا اَمَتَّنا عَلَيْهِ، الُ مُحَمَّد اَئِمَّتُنا، فَبِهِمْ نَاْتَمُّ وَاِيّاهُمْ

دار بر همان تا هرگاه كه زنده مان دارى و بميرانمان بر آن هرگاه ميراندى مان، آل محمّد پيشوايان مايند به آنها اقتدا كنيم و آنان را

نُوالى، وَعَدُوَّهُمْ عَدُوَّ اللهِ نُعادى، فَاجْعَلْنا مَعَهُمْ فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَمِنَ

دوست داريم و دشمنشان را كه دشمن خداست دشمن داريم پس ما را در دنيا و آخرت با ايشان قرار ده و از

الْمُقَرَّبينَ، فَاِنّا بِذلِكَ راضُونَ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.

مقربان درگاهت گردان كه براستى ما به همان خشنوديم اى مهربانترين مهربانان.

س از پايان دعا، بار ديگر به سجده برو و صد مرتبه الحمد لله و صد مرتبه شكراً للهِ بگو.
امام(عليه السلام) در ادامه فرمود: هر كس كه اين عمل را بجا آورد، پاداش كسى را دارد كه در روز غدير، نزد رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بوده و با آن حضرت
بيعت كرده است.(13) (مرحوم محدّث قمى مى گويد: بهتر است كه اين نماز نزديك ظهر انجام شود كه مقارن نصب حضرت على(عليه السلام)به خلافت بوده است).
9ـ از «شيخ مفيد»(رحمه الله) نقل شده است كه اين دعا را در روز «غدير» مى خوانى:

اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّد نَبِيِّكَ، وَعَلِىٍّ وَلِيِّكَ، وَالشَّاْنِ وَالْقَدْرِ الَّذى

خدايا از تو درخواست كنم به حق محمّد پيامبرت و به حق على ولى تو و بدان منزلت و مرتبه اى كه بدان

خَصَصْتَهُما بِهِ دُونَ خَلْقِكَ، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَعَلِىٍّ، وَاَنْ تَبْدَءَ بِهِما

وسيله آن دو را از ساير مخلوق خود اختصاص دادى كه درود فرستى بر محمّد و على و از آنان شروع كنى

فى كُلِّ خَيْر عاجِل، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد الاَْئِمَّةِ الْقادَةِ،

در دادن هر خيرى كه فورى است خدايا درود فرست بر محمّد و آل محمّد پيشوايان رهبر

وَالدُّعاةِ السّادَةِ، وَالنُّجُومِ الزّاهِرَةِ، وَالاَْعْلامِ الْباهِرَةِ، وَساسَةِ الْعِبادِ،

و خوانندگان بزرگ و سرور و ستارگان درخشان و نشانه هاى فروزان و تدبيركنندگان كار بندگان

وَاَرْكانِ الْبِلادِ، وَالنّاقَةِ الْمُرْسَلَةِ، وَالسَّفينَةِ النّاجِيَةِ، اَلْجارِيَةِ فِى اللُّجَجِ

و پايه هاى جاهاى آباد و ناقه فرستاده شده و كشتى نجات كه روان است در درياهاى

الْغامِرَةِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، خُزّانِ عِلْمِكَ، وَاَرْكانِ

ژرف پرآب خدايا درود فرست بر محمّد و آل محمّد گنجينه هاى دانشت و پايه هاى

تَوْحِيدِكَ، وَدَعآئِمِ دينِكَ، وَمَعادِنِ كَرامَتِكَ، وَصَفْوَتِكَ مِنْ بَرِيَّتِكَ،

محكم توحيد تو و ستونهاى دين تو و معدنهاى كرامتت و برگزيدگان از خلقت

وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ، اَلاَْتْقِيآءِ النُّجَبآءِ الاَْبْرارِ، وَالْبابِ الْمُبْتَلى بِهِ

و بهترين آفريدگانت آن پرهيزكاران و برگزيدگان نيكوكار و درگاهى كه مورد ابتلاى مردم است

النّاسُ، مَنْ اَتاهُ نَجى، وَمَنْ اَباهُ هَوى، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ

هر كه بدان درگاه آمد نجات يافت و هركه سرباز زد سقوط كرد خدايا درود فرست بر محمّد و آل

مُحَمَّد، اَهْلِ الذِّكْرِ الَّذينَ اَمَرْتَ بِمَسْئَلَتِهِمْ، وَذَوِى الْقُرْبَى الَّذينَ اَمَرْتَ

محمّد اهل ذكرى كه دستور فرمودى بپرسش مسائل از آنها و خويشاوندانى كه دستور فرمودى

بِمَوَدَّتِهِمْ، وَفَرَضْتَ حَقَّهُمْ، وَجَعَلْتَ الْجَنَّةَ مَعادَ مَنِ اقْتَصَّ اثارَهُمْ، اَللّهُمَّ

به دوست داشتنشان و حقشان را واجب كردى و بهشت را بازگشتگاه (و سرمنزل) كسى قرار دادى كه آثارشان را پيروى كند خدايا

صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، كَما اَمَرُوا بِطاعَتِكَ، وَنَهَوْا عَنْ مَعْصِيَتِكَ،

درود فرست بر محمّد و آل محمّد چنانچه دستور پيروى تو را دادند و از نافرمانيت نهى كردند

وَدَلُّوا عِبادَكَ عَلى وَحْدانِيَّتِكَ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّد نَبِيِّكَ

و بندگانت را به يگانگيت راهنمايى كردند خدايامن از تو مى خواهم به حق محمّد پيامبرت

وَنَجيبِكَ، وَصَفْوَتِكَ وَاَمينِكَ، وَرَسُولِكَ اِلى خَلْقِكَ، وَبِحَقِّ

و گرامى و برگزيده و امين تو و فرستاده ات بسوى خلق و به حق

اَميرِالْمُؤْمِنينَ، وَيَعْسُوبِ الدّينِ، وَقآئِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلينَ، اَلْوَصِىِّ الْوَفِىِّ،

اميرمؤمنان و پيشواى دين و رهبر سفيدرويان آن وصى با وفا

وَالصِّدّيقِ الاَْكْبَرِ، وَالْفارُوقِ بَيْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ، وَالشّاهِدِ لَكَ، وَالدّالِّ

و صديق اكبر و جداكننده بين حق و باطل و گواه تو و راهنمايى كننده

عَلَيْكَ، وَالصّادِعِ بِاَمْرِكَ، وَالْمُجاهِدِ فى سَبيلِكَ، لَمْ تَاْخُذْهُ فيكَ لَوْمَةُ

بر تو و آشكار كننده دستورت و جهادكننده در راهت آن كه نگيردش (و ناراحتش نكند) درباره تو ملامت

لائِم، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَجْعَلَنى فى هذَا الْيَوْمِ

ملامت كننده اى كه درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و مرا قرار دهى در اين روزى

الَّذى عَقَدْتَ فيهِ لِوَلِيِّكَ الْعَهْدَ فى اَعْناقِ خَلْقِكَ، وَاَكْمَلْتَ لَهُمُ الدّينَ مِنَ

كه بستى براى ولى خود پيمان (امامت) را در گردن خلق خود و كامل گرداندى براى آنها دين را از

الْعارِفينَ بِحُرْمَتِهِ، وَالْمُقِرّينَ بِفَضْلِهِ، مِنْ عُتَقآئِكَ وَطُلَقائِكَ مِنَ النّارِ،

عارفان به حرمتش و اقراركنندگان به فضل او از آزادشدگان و رهاشدگانت از آتش

وَلا تُشْمِتْ بى حاسِدِى النِّعَمِ، اَللّـهُمَّ فَكَما جَعَلْتَهُ عيدَكَ الاَْكْبَرَ،

و شاد مكن نسبت به من حسودانم را در نعمتهايت خدايا چنانچه آن را عيد بزرگ خود قرار داده اى

وَسَمَّيْتَهُ فِى السَّمآءِ يَوْمَ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ، وَفِى الاَْرْضِ يَوْمَ الْميثاقِ

و ناميدى آن را در آسمان روز عهد معهود و در زمين روز پيمان گرفتن

الْمَاْخُوذِ، وَالْجَمْعِ الْمَسْئُولِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَقْرِرْ بِهِ

و انجمن بازخواست شده درود فرست بر محمّد و آل محمّد و روشن كن بوسيله اش ديدگان

عُيُونَنا، وَاجْمَعْ بِهِ شَمْلَنا، وَلا تُضِلَّنا بَعْدَ اِذْ هَدَيْتَنا، وَاجْعَلْنا لاَِنْعُمِكَ مِنَ

ما را و گردآور بدستش پراكندگى ما را و گمراهمان مكن پس از آن كه هدايتمان كردى و قرارمان ده از سپاسگزاران

الشّاكِرينَ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى عَرَّفَنا فَضْلَ هذَا الْيَوْمِ،

نعمتهايت اى مهربانترين مهربانان ستايش خاص خدايى است كه شناساند به ما فضيلت اين روز را

وَبَصَّرَنا حُرْمَتَهُ، وَكَرَّمَنا بِهِ، وَشَرَّفَنا بِمَعْرِفَتِهِ، وَهَدانا بِنُورِهِ، يا رَسُولَ

و بينامان كرد به حرمت اين روز و گراميمان داشت بدان و شرافتمان داد به معرفتش و هدايتمان كرد به نورش اى رسول

اللهِ يا اَميرَالْمُؤمِنينَ،عَلَيْكُما وَعَلى عِتْرَتِكُما وَعَلى مُحِبِّيكُما مِنّى اَفْضَلُ

خدا اى اميرمؤمنان بر شما و بر عترت شما و بر دوستان شما بهترين

السَّلامِ ما بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَبِكُما اَتَوَجَّهُ اِلَى اللهِ رَبّى وَرَبِّكُما فى

سلام و درود من باد تا برپاست شب و روز و بوسيله او رو كنم بسوى خدا پروردگار من و پروردگارتان در

نَجاحِ طَلِبَتى، وَقَضآءِ حَوآئِجى، وَتَيْسيرِ اُمُورى، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ

موفق شدن به مقصودم و برآورده شدن حاجاتم و آسان شدن كارهايم خدايا از تو خواهم

بِحَقِّ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَلْعَنَ

به حق محمّد و آل محمّد كه درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و لعنت كنى

مَنْ جَحَدَ حَقَّ هذَا الْيَوْمِ،وَاَنْكَرَ حُرْمَتَهُ، فَصَدَّ عَنْ سَبيلِكَ لاِِطْفآءِ نُورِكَ،

كسى را كه انكار كند حق اين روز را و انكار كند حرمتش را وجلوگيرى كرد از راه تو براى خاموش كردن نورت

فَاَبَى اللهُ اِلاَّ اَنْ يُتِمَّ نُورَهُ، اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ اَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّد نَبِيِّكَ، وَاكْشِفْ

ولى خدا هم نمى خواهد جز آن كه نورش را آشكار كند خدايا گشايش ده به كار خاندان محمّد پيامبرت و برطرف كن

عَنْهُمْ وَبِهِمْ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ الْكُرُباتِ، اَللّهُمَّ امْلاَءِ الاَْرْضَ بِهِمْ عَدْلاً،

از ايشان و بوسيله ايشان از اهل ايمان گرفتاريها و محنتها راخدايا پركن زمين رابوسيله ايشان از عدل و داد

كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً، وَ اَنْجِزْلَهُمْ ما وَعَدْتَهُمْ، اِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ.(14)

چنانچه پر شده از ستم و بيداد و وفا كن براى آنها آنچه را وعده دادى به آنها كه براستى تو خلف وعده نمى كنى.

10ـ به سبب عظمت روز «غدير» و مباركى و ميمنت آن، مناسب است كه برادران مؤمن، با يكديگر در اين روز، عقد اخوّت و برادرى بخوانند و پيوند برادرى و همكارى را ميان خويش عميق تر سازند.
مرحوم «حاجى نورى» در «مستدرك الوسائل» مى گويد: دست راست خود را بر دست راست برادر مؤمن خود بگذار و بگو:

واخَيْتُكَ فِى اللهِ، وَصافَيْتُكَ فِى اللهِ، وَصافَحْتُكَ فِى اللهِ، وَعاهَدْتُ اللهَ

برادر شدم با تو در راه خدا و دوست باصفايت شدم در راه خدا و مصافحه كردم با تو در راه خدا وعهد كردم با خدا

وَمَلائِكَتَهُ وَكُتُبَهُ وَرُسُلَهُ وَاَنْبِيآئَهُ، وَالاَْئِمَّةَ الْمَعْصُومينَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ،

و فرشتگانش و كتابهايش و رسولانش وپيمبرانش و امامان معصومين عليهم السلام

عَلى اَنّى اِنْ كُنْتُ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ وَ الشَّفاعَةِ، وَاُذِنَ لى بِاَنْ اَدْخُلَ الْجَنَّةَ،

بر اين كه اگر من از اهل بهشت و اهل شفاعت بودم و اجازه ام دادند كه

لا اَدْخُلُها اِلاّ وَاَنْتَ مَعى

داخل بهشت گردم داخل نشوم جز با تو

آنگاه برادر مؤمن مى گويد:

قَبِلْتُ.

قبول كردم

آنگاه بگو:

اَسْقَطْتُ عَنْكَ جَميعَ حُقُوقِ الاُْخُوَّةِ، ما خَلاَ الشَّفاعَةَ وَ الدُّعآءَ وَ الزِّيارَةَ.(15)

و ساقط كردم از تو تمامى حقوق برادرى را جز شفاعت و دعا و زيارت.

در اين صورت، وقتى كه طرف مقابل قبول كرد، برادر معنوى يكديگر خواهند شد و چون وظيفه اخوّت بسيار سنگين است، همه حقوق برادرى را جز زيارت، دعا و شفاعت به يكديگر مى بخشند.

روز بيست و چهارم (روز خاتم بخشى على(عليه السلام) و روز مباهله)
 

بيست و چهارم ماه ذى الحجّه، يادآورِ دو خاطره مهمّ تاريخى در اسلام است:
1ـ روزى است كه امير مؤمنان على(عليه السلام) در آن روز، در حال ركوع انگشتر خود را به سائل فقير عنايت كرد; اين عمل خالصانه و ايثارگرانه امير مؤمنان(عليه السلام) بقدرى پرارزش بود كه آيه 55 سوره مائده در شأن آن نازل شد: «(إنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنوُا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ); سرپرست و ولىّ شما تنها خداست و پيامبر او و آنها كه ايمان آورده اند; همانها كه نماز را برپا مى دارند و در حال ركوع، زكات مى دهند!»(1) 

بيست و چهارم ماه ذى الحجّه، يادآورِ دو خاطره مهمّ تاريخى در اسلام است:
1ـ روزى است كه امير مؤمنان على(عليه السلام) در آن روز، در حال ركوع انگشتر خود را به سائل فقير عنايت كرد; اين عمل خالصانه و ايثارگرانه امير مؤمنان(عليه السلام) بقدرى پرارزش بود كه آيه 55 سوره مائده در شأن آن نازل شد: «(إنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنوُا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ); سرپرست و ولىّ شما تنها خداست و پيامبر او و آنها كه ايمان آورده اند; همانها كه نماز را برپا مى دارند و در حال ركوع، زكات مى دهند!»(1)
جا دارد كه مؤمنان با يادآورى اين خاطره مهم و تفسير آيه شريفه، و ذكر مناقب و فضايل اميرمؤمنان(عليه السلام)اين روز را گرامى دارند و خود نيز در تصدّق و انفاق به فقرا و نيازمندان، به آن حضرت تأسّى جويند.
2ـ واقعه مهمّ ديگر «مباهله» رسول خدا با مسيحيان نجران است.(2)
پس از گفتگوى فراوان نصاراى نجران با رسول خدا(صلى الله عليه وآله) درباره حضرت مسيح(عليه السلام) سرانجام علماى نصارا از پذيرفتن حق خوددارى كردند و كار به مباهله كشيده شد. (مباهله يعنى نفرين كردن دو نفر نسبت به يكديگر كه هركس ناحق مى گويد گرفتار مجازات الهى شود).
براين امر توافق شد كه در چنين روزى مسيحيان نجران با رسول خدا «مباهله» نمايند و نفرين كنند كه هر گروه و جمعيّتى كه ناحق مى گويد، رسوا و مجازات شود.
خداوند طبق آيه 61 سوره آل عمران به پيغمبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «(فَمَنْ حاجَّكَ فيهِ مِن بَعدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْنائَكُم وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُم وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكاذبِينَ); هرگاه بعد از علم و دانشى كه (درباره حضرت مسيح(عليه السلام)) به تو رسيده، كسانى با تو به محاجّه و ستيز برخيزند، به آنها بگو: بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را; ما زنان خويش را دعوت نماييم شما هم زنان خود را; ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود; آنگاه مباهله كنيم; و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم».
پيرو اين دستور الهى، رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در حالى كه فرزندش حسين(عليه السلام) را در آغوش داشت و دست حسن(عليه السلام) را در دست گرفته بود و على و فاطمه(عليهما السلام) نيز همراه او بودند، به سمت محلّ مباهله حركت كرد. نصارا، چون چنين جمعيّتى و نشانه هايى را از نزديك شدن كيفر
الهى ديدند، وحشت كردند و از «مباهله» منصرف شدند و حاضر به پذيرفتن جزيه گرديدند.(3)
اين داستان نشانه ديگرى از عظمت اهل بيت(عليهم السلام) و حقّانيّت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و دين اسلام است.
بنابراين، بسيار شايسته است مسلمانان در چنين روزى، با يادآورى و آگاهى بيشتر از اين جريان، عظمت و بزرگى رسول خدا و اهل بيت پاكش را به خاطر آورند و بر معرفت خويش نسبت به آنان بيفزايند، و به شكرانه آن به نيازمندان انفاق كنند.
به هر حال، اين روز، روز باعظمتى است كه چند عمل براى آن نقل شده است:
1ـ اين روز را به شكرانه اين بركات بزرگ، روزه بدارد.(4)
2ـ غسل كند و بهترين لباسش را بپوشد و خود را معطّر نمايد.(5)
3ـ نيم ساعت قبل از ظهر، دو ركعت نماز بخواند; در هر ركعتى يك مرتبه سوره «حمد» و ده بار سوره «قل هو اللّه احد»، ده بار «آية الكرسى» و ده بار سوره «انّا انزلناه» را بخواند.
در روايتى از امام صادق(عليه السلام) براى اين نماز پاداش فراوانى ذكر شده است.(6)
4ـ دعاى روز «مباهله» را بخواند كه از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است و آن چنين است:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ بَهآئِكَ بِاَبْهاهُ، وَ كُلُّ بَهآئِكَ بَهِىٌّ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ

خدايا از تو خواهم از درخشنده ترين مراتب درخشندگيت و همه مراتب آن درخشنده است خدايا از تو خواهم

بِبَهآئِكَ كُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ جَلالِكَ بِاَجَلِّهِ، وَ كُلُّ جَلالِكَ جَليلٌ،

به تمام مراتب درخشندگيت خدايا از تو خواهم از باشوكت ترين مراتب جلالت و تمام مراتب جلال تو شوكتمند است

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِجَلالِكَ كُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ جَمالِكَ بِاَجْمَلِهِ،

خدايا از تو خواهم به همه مراتب جلالت خدايا از تو خواهم از زيباترين مراتب جمال تو و

وَكُلُّ جَمالِكَ جَميلٌ،اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِجَمالِكَ كُلِّهِ،اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ كَما

همه مراتب جمالت زيباست خدايا از تو خواهم به همه مراتب جمالت خدايا تو را خوانم چنانچه

اَمَرْتَنى، فَاسْتَجِبْ لى كَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ عَظَمَتِكَ

دستورم دادى پس دعايم را به اجابت رسان چنانچه وعده ام دادى خدايا از تو خواهم از بزرگترين

بِاَعْظَمِها، وَ كُلُّ عَظَمَتِكَ عَظَيمَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِعَظَمَتِكَ كُلِّها، اَللّـهُمَّ

مراتب عظمتت و همه مراتب آن بزرگ است خدايا از تو خواهم به همه عظمتت خدايا

اِنّى اَسَئَلُكَ مِنْ نُورِكَ بِاَنْوَرِهِ، وَ كُلُّ نُورِكَ نَيِّرٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِنُورِكَ

از تو خواهم از تابنده ترين مراتب روشنيت و همه مراتب آن تابنده است خدايا از تو خواهم به تمام مراتب روشنيت

كُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ رَحْمَتِكَ بِاَوْسَعِها، وَ كُلُّ رَحْمَتِكَ واسِعَةٌ،

خدايا از تو خواهم از وسيع ترين مراتب رحمتت و همه رحمت تو وسيع است

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِرَحْمَتِكَ كُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَنى،

خدايا از تو خواهم به همه مراتب رحمتت خدايا تو را مى خوانم همچنانكه دستورم دادى

فَاسْتَجِبْ لى كَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ كَمالِكَ بِاَكْمَلِهِ، وَ كُلُّ

پس اجابت كن دعايم را چنانچه وعده فرمودى خدايا از تو خواهم از كاملترين مراتب كمالت و تمام

كَمالِكَ كامِلٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِكَمالِكَ كُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ

مراتب آن كامل است خدايا از تو خواهم به تمام مراتب كمالت خدايا از تو خواهم از

كَلِماتِكَ بِاَتَمِّها، وَ كُلُّ كَلِماتِكَ تآمَّةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِكَلِماتِكَ كُلِّهَا،

تمامترين كلمات و سخنانت و تمام كلماتت تام و تمام است خدايا از تو خواهم به كلماتت همگى

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ اَسْمآئِكَ بِاَكْبَرِها، وَكُلُّ اَسْمآئِكَ كَبيرَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى

خدايا از تو خواهم به بزرگترين نامهايت و همه نامهايت بزرگ است خدايا از

اَسْئَلُكَ بِاَسْمآئِكَ كُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَنى، فَاسْتَجِبْ لى كَما

تو خواهم به نامهايت همگى خدايا من تو را مى خوانم چنانچه به من دستور دادى پس به اجابت رسان دعايم را

وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ عِزَّتِكَ باَعَزِّها، وَ كُلُّ عِزَّتِكَ عَزيزَةٌ،

چنانچه وعده ام فرمودى خدايا از تو خواهم به عزيزترين مراتب عزتت و همه مراتب تو عزيز است

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِعِزَّتِكَ كُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ مَشِيَّتِكَ بِاَمْضاها،

خدايا از تو خواهم به همه مراتب عزتت خدايا از تو خواهم به گذراترين اراده و خواستت

وَكُلُّ مَشِيَّتِكَ ماضِيَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِمَشِيَّتِكَ كُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ

و همه مراتب اراده تو گذراست خدايا از تو خواهم به تمام مراتب اراده و خواستت خدايا از تو خواهم

بِقُدْرَتِكَ الَّتِى اسْتَطَلْتَ بِها عَلى كُلِّ شَىْء، وَ كُلُّ قُدْرَتِكَ مُسْتَطيلَةٌ، اَللّهُمَّ

بدان قدرتت كه بوسيله آن بر همه چيزبرترى گرفتى گرچه تمام مراتب قدرتت برترى گيرنده است خدايا

اِنّى اَسْئَلُكَ بِقُدْرَتِكَ كُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَنى، فَاسْتَجِبْ لى

از تو خواهم به تمام مراتب قدرتت خدايا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى تو هم اجابتم كن

كَما وَعَدْتَنى، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ عِلْمِكَ بِاَنْفَذِهِ وَكُلُّ عِلْمِكَ نافِذٌ،

چنانچه وعده فرمودى خدايا از تو خواهم از نافذترين مراتب دانشت با اين كه تمام مراتب دانشت نافذ است

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِعِلْمِكَ كُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ قَوْلِكَ بِاَرْضاهُ، وَكُلُّ

خدايا از تو خواهم به مراتب دانشت همگى خدايا از تو خواهم از پسنديده ترين گفتارت و تمام

قَوْلِكَ رَضِىٌّ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِقَوْلِكَ كُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ مَسآئِلِكَ

گفتار تو پسنديده است خدايا از تو خواهم به همه گفتارت خدايا از تو خواهم به محبوبترين چيزى كه از تو درخواست شده

بِاَحَبِّهآ، وَكُلُّها اِلَيْكَ حَبيبَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِمَسآئِلِكَ كُلِّها، اَللّـهُمَّ اِنّى

و همه آنها پيش تو محبوب است خدايا از تو خواهم به تمام آنچه از تو درخواست شده خدايا من

اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَنى، فَاسْتَجِبْ لى كَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ

تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس اجابتم كن چنانچه وعده ام فرمودى خدايا از تو خواهم به

شَرَفِكَ بِاَشْرَفِهِ، وَ كُلُّ شَرَفِكَ شَريفٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِشَرَفِكَ كُلِّهِ،

شريفترين مراتب